اجتماعی

اگر قرار باشد از خاطره دوستی خود با بهترین دوستتان بگویید، قطعا در صحبتهایتان شکل عمیق شدن دوستیتان را اینطور مطرح میکنید که از اول دوستیمون عمیق نبود اما به مرور زمان قدم قدم جلو رفتیم و عمق دوستیمون را زیاد کردیم.
 
بله این درست است عمق هر دوستی در  طول زمان زیاد میشود و آدم باید قدمهای زیادی را بردارد تا یک نفر رفیق واقعیش بشود.
 
شیطان هم در دوستیش با انسانها قدم قدم جلو می آید و رفیق واقعی میشود. قرآن کریم از این قدم های شیطان با لفظ خطوات الشیطان: (قدمهای شیطان) یاد میکند. در ادامه همین آیات، خداوند بیان میکند که شیطان دشمن واقعی شما است: (إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ). یعنی خداوند متعال به ما انسانها پیغام میدهد که با شیطان هم قدم نشوید چونکه شیطان دشمن شماست نه دوست شما. اگر دوست ما بگوید یک راهی درست است و خودش از همان راه برود، چون دوست ماست، ما هم اطمینان میکنیم و از همان راه میرویم، ولی خدای منان به ما گوشزد میکند که از راهی که شیطان به شما معرفی میکند نروید که قطعا گمراه میشوید زیرا که شیطان دوست شما نیست. پس موضوع اصلی این است که وقتی شیطان قصد گمراهی بندگان خداوند را دارد، قدم قدم جلو می آید، یک بار میگوید دروغ بگو، بک بار تحریک میکند بداخلاقی کنیم، قدم بعدیش نگاه کردن به نامحرم است، در قدم بعد تحریک میکند که نماز نخوانیم و در قدم های بعدی گناه های بعدی را به انسان یاد میدهد، همین میشود، انسانی که مومن و خوب بود حالا میشود یک انسان گنهکار و بد.
 
پس هیچوقت یکدفعه یک انسان خوب بد نمیشود بلکه مدتها شیطان رویش کار میکند، دستش را میگیرد قدم به قدم وی را جلو میبرد و می اندازدش در چاه گناه، بعد هم مینشیند بیرون و کیف میکند که موفق شده است. نقل شده : روزى شخصى شيطان را ديد كه زنجيرها، طناب ها، بندهاى كلفت و نازك را بار الاغ خود كرده و از راهى مى رود. سؤال كرد: اينها چيست و كجا مى روى ؟ در جواب گفت : اين ها دام هاى من است و به وسيله اينها مردم را به بيراهه مى كشانم . آن شخص از يكايك دام ها و زنجيرها پرسيد. او گفت : هر كدام از اين ها براى شخصى است . گفت : دام من كدام است ؟ جواب داد تو احتياج به دام ندارى ، خودت بدون دام دنبال من مى آيى. پرسيد: آن زنجير بسيار محكم از كيست ؟ شيطان گفت : از شيخ مرتضى انصارى است . ديشب سه بار آن زنجير بسيار محكم را به گردن ايشان انداختم ، در هر سه مرتبه او آن را گسست و پاره كرد. مى گويد: بعد از اين قضيه ، پيش شيخ انصارى رفتم و داستان را براى ايشان نقل كردم. فرمود: درست است . من ديشب پول براى خريدن غذا نداشتم ، اما سه مرتبه تصميم گرفتم از وجوهاتى كه پيشم بود بردارم و غذايى بخرم ، ولى هر سه مرتبه فكرى به خاطرم رسيد و از دست زدن به آن چشم پوشيدم و گرسنه شب را به پايان رساندم و اين ، همان زنجيرى بود كه از شيطان پاره كردم.(برگرفته از کتاب شیطان در کمین گاه، نوشته نعمت الله صالحی حاجی آبادی)
 
نکته خیلی مهم این است که وسوسه و گناه پیشنهادی شیطان برای هر کس متناسب با آن شخص است، یعنی برای انسان بسیار مومن از راه ایجاد ریا در نماز شبش وارد میشود و برای انسانی که خودش قید و بندی ندارد با گناه های بزرگتر مثل قتل و ربا خواری و ... وارد میشود.
 
اعوذ بالله من خطوات الشیطان
 
متن بالا جواب این سوال است که خطوات شیطان یعنی چه؟؟